دانش کوهنوردی

میزان نیاز به انرژی در ارتفاع بالا

نیاز کل انرژی بدن مقدار تام انرژی است که جهت تعادل انرژی در بدن مورد نیاز است . شما چنانچه انرژی دریافتی و مصرفی تان برابر باشد نه وزن می گیرید نه وزن از دست می دهید.

 

در ارتفاعات بالاتر از 2500 متر یکی از شایعترین یافته ها کاهش وزن بدنبال کاهش اشتها و نهایتا دریافت کم انرژی و افزایش متابولیسم پایه است . در چنین مطالعه مشخص شده که مقدار نیاز به انرژی در فردی که فعالیت متوسط دارد و در ارتفاع به سر می برد بیشتر از نیازبه انرژی در سطح دریا برای همان میزان فعالیت است .

در یک مطالعه که بر روی نظامیان بولیویایی در ارتفاعات آند ( در ارتفاع 5600 متر ) انجام شد پس از 18 روز اقامت و زمانی که افراد مورد مطالعه به آب و هوا و ارتفاع  عادت کرده بودند همگی دچار کاهش وزنی به میزان متوسط 4.35 کیلوگرم شده بودند ( 6/1=SO) کاهش وزن ممکن است برای یک دوره کوتاه قابل پذیرش باشد ولی چنانجه طول بکشد منجر به تحلیل و سوخت بافت عضلانی خواهد شد . تعدادی از افراد مورد مطالعه عمدا قبل از تحقیق وزن اضافه کردند و حتی وقتی غذا به اندازه کافی موجود بود باز هم از دست دادن وزن طی اقامت در ارتفاع بوقوع پیوست . اگر چه آنها که در سطح دریا افزایش وزن داشتند رژیم شان همان غذای داده شده به نظامیان مستقر در ارتفاعات آند بود و شامل پوره ، نوشیدنی های شکلاتی ، سوپهای آماده ، سیب زمینی پودر شده ، چای و و قهوه شیرین ، کیک های نعنایی و بیسکویت میوه ای و کشمش و تنقلات ، قرص های شکر و مقداری شیر شکلات بود اینها همگی غذاهای پرکالری محسوب می شوند بر اساس دیدگاه فوق میزان انرژی دریافتی در مناطق مرتفع باید بیشتر از میزان دریافتی در سطح دریا باشد ، اگر چه اشتها در ارتفاعات کاهش می یابد .

برای فائق آمدن بر کاهش وزن و تحلیل عضلانی در مناطق مرتفع (بالای 2500 متر) شما باید برای مصرف انرژی طرح و نقشه داشته باشید و این طرح می بایست هم شامل انرژی مصرفی در حد مصرف در سطح دریا و هم انرژی مصرفی اضافی در ارتفاع باشد . تخمین زده می شود که انرژی اضافی برای مردان 303-252 در روز و زنان 202-182 کیلو کالری در جهت برآورده کردن نیاز بدن جهت فعالیتهای پایه می باشد.

اما حالا که متوجه شدیم میزان نیاز بدن به انرژی در ارتفاع افزایش می یابد . باید بپرسیم چه نوع انرژی ارجح است و مواد مغذی کدام اولویت دارند چربی، کربوهیدرات یا پروتئین ؟

 

 

طریقه پیدا کردن شمال حقیقی توسط دب اکبر ستاره قطبی در شب

بعد از پیدا کردن ستاره قطبی توسط دب اکبر یک چوب در روی زمین به طور عمودی می کوبیم و چند متر عقب تر از چوب اول یک چوب دیگر را آنقدر در روی زمین جابه جا می کنیم تا یک خط در امتداد چوب اول و دوم و ستاره قطبی بدست آید، آنگاه چوب دوم را روی زمین می کوبیم و خطی نازک روی زمین رسم می کنیم و آنگاه قطب نما را روی این خط قرار می دهیم به طوریکه درجه صفر به 180 قطب نما روی خط قرار گیرد سپس درجه انحراف قطب نما را حساب می کنیم .

برای پیدا کردن صورت فلکی دب اکبر در آسمان که شبیه آب گردان یا ملاقه می باشد اندازه فاصله A را پنج برابر به صورت مستقیم ادامه می دهیم تا به ستاره پرنوری می رسیم که نام آن ستاره جدی یا ستاره قطبی می باشد. 

شمال ها

3 شمال وجود دارد که در زمان استفاده از نقشه از آن استفاده می کنیم.

شمال حقیقی یا جغرافیایی

امتداد یک نقطه از سطح زمین به سمت قطب شمال سمتی پیدا می شود که به آن شمال حقیقی یا جغرافیایی می گویند و با علامت ستاره قطبی مشخص می گردد.

شمال مغناطیسی

از چرخش زمین به دور خود یک نیروی جاذبه مغناطیسی به وجود می آید که در قطب شمال متمرکز می شود و نوک عقربه قطب نما را به طرف خود جذب می کند. به عبارتی امتدادی را که عقربه قطب نما نشان می دهد شمال مغناطیسی نام دارد و با علامت نیم فلش یا حروف M . N  یعنی شمال مغناطیسی مشخص می گردد. (Magnetic North)

شمال شبکه

امتداد خطوط عمودی روی نقشه را در جهت بالا شمال شبکه می گویند و با علامت GN مشخص می گردد. Grid North

باید توجه داشته باشیم که قطب شمال مغناطیسی حدود چند درجه با شمال حقیقی اختلاف دارد، که چنانچه از نقشه استفاده می کنیم باید مقدار اختلاف آن را در نقشه تاثیر دهیم. معمولا این اختلاف را در نقشه های دقیق مشخص کرده اند.

 

طریقه پیدا کردن شمال حقیقی توسط دب اکبر ستاره قطبی در شب

تعاریف پایه درباره ی جهت یابی به وسیله قطب نما

گرای (آزیموت)

زاویه ای است که امتدادها یا خطوط سطح زمین با یکی از شمال های سه گانه به وجود می آورند این زاویه را نسبت به شمال و در جهت گردش عقربه های ساعت اندازه گیری می کنند.

گرای معکوس

هر مسیر دارای دو گرای می باشد، یک گرای رفت و یک گرای برگشت. گرای رفت گرای اصلی و گرای برگشت همان مسیر گرای معکوس نامیده می شود، که همیشه 180 درجه با گرای اصلی اختلاف دارد.

برای پیدا کردن گرای معکوس هر مسیر باید 180 درجه اختلاف را در آن تاثیر دهیم. چنانچه گرای اصلی از 180 درجه بیشتر بود، 180 درجه از آن کسر می کنیم. چنانچه گرای اصلی از 180 درجه کمتر بود، 180 درجه به آن اضافه می کنیم، گرای معکوس بدست می آید.

مثال: اگر گرای اصلی ما 230 درجه باشد، گرای معکوس 50 درجه می شود.

درجه

واحد اندازه گیری زاویه می باشد و مقدار آن 1/360 پیرامون دایره است.

هر درجه برابر 60 دقیقه است.

هر دقیقه برابر 60 ثانیه است و با علامت / نشان داده می شود و ثانیه با علامت // نشان داده می شود.

میلیم

چنانچه محیط دایره را به 6400 قسمت برابر تقسیم کنیم آن را یک میلیم می گویند.

گراد

واحد اندازه گیری زاویه در سیستم متریک یا صد قسمتی گراد نام دارد. چنانچه محیط دایره را به 400 قسمت مساوی تقسیم کنیم به هر قسمت آن یک گراد می گویند.

توجیه نقشه

قرار دادن نقشه در سطح افق و قرار دادن جهت شمال و جنوب آن در امتداد جهت های شمال و جنوب در طبیعت.

 

تعیین موقعیت نقاط نقشه

کوهنوردان برای اینکه با ابزار تعیین موقعیت نظیر GPS کار کنند و یا اطلاعات عوارض و نقاط منطقه فعالیت خویش را در یادداشتها و گزارشهای خود ثبت نمایند، نیاز به استخراج موقعیت نقاط یا مختصات نقاط از نقشه دارند. یک کوهنورد باید مختصات نقاط اصلی منطقه فعالیت خویش را نظیر : قله، پناهگاه، آخرین نقطه روستا ، محل برقراری کمپ، چشمه های دائمی مسیر ، پست امداد و ... را از نقشه استخراج نماید تا در انجام فعالیتهای مسیریابی ، ثبت اطلاعات در گزارش برنامه ها و ... از آنها استفاده نماید. خصوصا اینکه در مسیریابی با GPS حتما باید این اطلاعات موجود باشد.

تعیین موقعیت نقاط در سیستم مختصات جغرافیائی (نقشه های 1/50000)

طول و عرض جغرافیائی از جمله وسایلی بودند که قرن ها برای تعیین موقعیت نقاط کره زمین با نقشه بکار می رفته اند. عرض جغرافیائی عبارت است از فاصله زاویه ای نقاط از شمال یا جنوب خط استوا که بر روی نقشه به وسیله مدارات مشخص می شوند و طول جغرافیایی فاصله زاویه ای نقاطی است که در شرق یا غرب نصف النهار خاصی اندازه گیری می شوند. خطوط طول جغرافیایی بصورت شمال جنوبی و با رسم نصف النهارات ظاهر می شوند. نقشه های جهانی معمولا نصف النهار گذرنده از رصد خانه گرینویچ واقع در کشور انگلستان را بعنوان نصف النهار مبنا استفاده می کنند.

اگر به نقشه های 1/50000 که در اختیار داریم دقت کنیم، خطوط تقربا عمود بر همی را می بینیم که نازکتر از بقیه خطوط نقشه رسم شده اند. خطوطی که به صورت افقی از شرق به غرب رسم شده اند عرض های جغرافیایی هستند که فاصله آنها از استوا در اطراف نقشه نوشته شده است و خطوط شمالی و جنوبی عمود برآن، نیمروزها یا نصف النهارات هستند که طول هر کدام نسبت به نصف النهار گرینویچ در پیرامون نقشه قید گردیده است.

اکنون اگر مختصات نقطه ای از نقشه مد نظر باشد میتوان با تعیین فاصله نقطه از اولین خط شمالی جنوبی طول جغرافیائی و با تعیین فاصله نقطه از اولین خط شرقی غربی عرض جغرافیائی نقطه را بر حسب درجه، دقیقه و ثانیه بدست آورد. مثلا در نقشه های 1/50000 فاصله خطوط عمود بر هم از یکدیگر 5 دقیقه ای است، پس براحتی میتوان با تقسیم این شبکه به 30 قسمت مساوی مختصات نقطه مذکور را با دقت یک دقیقه تعیین نمود.

تعیین موقعیت نقاط در سیستم مختصات UTM _شبکه قائم الزاویه (نقشه های 1/25000)

همانطور که از عنوان سیستم مشخص است در آن بر خلاف سیستم جغرافیایی خطوط شبکه کاملا قائم الزاویه هستند و از طرفی واحدهای آن متریک (متر، هکتومتر، کیلومتر و ...) می باشد.

در سیستم کره زمین به 60 قاچ zone شش درجه ای تقسیم شده و از تلاقی نصف النهار مرکزی هر قاچ با خط استوا مبداء مختصات جداگانه ای برای هر قاچ در نظر گرفته می شود. (شماره این قاچ ها در حاشیه نقشه ها قید می گردد.)

در ضمن در نقشه های 1/25000 علاوه بر مختصات متریک، مختصات جغرافیای نیز در کنار شبکه ها درج شده است و هر دو مختصات را می توان از این نقشه ها استخراج نمود.

 

نقشه های توپوگرافی مناسب و قابل استفاده برای کوهنوردان در کشور

در کشور ما نقشه های قابل اطمینان که توسط موسسات معتبر تهیه شده باشند و اطلاعات آنها شامل کلیه مناطق کشور گردد و بروز نیز باشد، بندرت یافت می شود. نقشه های توپوگرافی که بصورت پوششی سراسری برای کل کشور تهیه شده می تواند از مطمئن ترین و معتبرترین نقشه ها باشد که دو مقیاس 1/25000 و 1/50000 آن بیشترین کاربردها را برای کوهنوردان خواهند داشت .

نقشه های توپوگرافی پوششی 1/50000

این نقشه ها که از عکسهای هوائی سال 1334 و به روش فتوگرامتری توسط آمریکائیان در سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح تهیه شد تا مدتها تنها منبع اطلاعاتی دقیق و مطمئن برای کوهنوردان کشور بود. این نقشه ها که برای کل کشور تهیه شدند، دارای مشخصات کلی زیر است:

  • فاصله منحنی های میزان اصلی 100 متر ، فرعی 20 و تکمیلی 10 متر
  • مبنای ارتفاعات سطح متوسط آبهای آزاد و منطبق با آب خلیج فارس در فاو
  • سیستم تصویر TM و مبنای مسطحات بیضوی اروپائی European است.
  • در این نقشه شبکه مختصات منطبق با طول و عرض جغرافیایی و واحد اندازه گیری درجه می باشد.
  • اخیرا بعضی از مناطق کشور مجددا با تصاویر ماهواره ای و عکسهای هوایی جدیدتر بهنگام شده است. این نقشه ها علاوه بر شیب کاغذی بصورت قابل رقومی dgn نیز موجود و برای عموم استفاده کنندگان قابل تهیه است.

نقشه های توپوگرافی پوششی 1/25000

این نقشه ها از عکسهای هوایی 1:40000 که در خلال سالهای 1370_1380 تهیه شدند به روش فتوگرامتری و توسط سازمان نقشه برداری کشور تهیه شدند و اکنون بهترین، مطمئن ترین و جدیدترین منبع اطلاعاتی خصوصا برای کوهنوردان هستند. این نقشه ها برای کل کشوردر حال تهیه بوده و تا کنون برای بیش از 90% کشور تهیه نقشه صورت گرفته است (البته بخشی از مناطق مرزی و استان تهران با همین روش و همین مقیاس توسط سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح تهیه شده است). این نقشه ها دارای مشخصاتی به شرح زیر است:

  • فواصل منحنی های میزان اصلی 100 متر ، فرعی 20 متر و تکمیلی 10 متر است.
  • مبنای ارتفاعات سطح متوسط آبهای آزاد منطبق با آب خلیج فارس در (بندر شهید رجایی) است.
  • سیستم تصویر UTM متریک و مبنای مسطحات بیضوی مبنای WGS84 است.
  • در این نقشه ها شبکه مختصات منطبق بر سیستم متریک بوده و واحد اندازه گیری متر است.
  • این نقشه دارای بیشترین سازگاری با سیستم های تعیین موقعیت جهانی GPS بوده و اطلاعات آن بصورت شیت کاغذی و فایل رقومی dgn موجود است.
  • اطلاعات حاشیه ای نقشه

    تعداد اطلاعاتی که باید در حاشیه یک نقشه جای گیرد تا باعث  گویا شدن گردد، بستگی به نوع نقشه دارد. به طور کلی موارد زیر از جمله اطلاعاتی است که در بیشتر نقشه های توپوگرافی یافت می شود.

    اسم و عنوان نقشه

    اسم و عنوان نقشه معمولا معرف مهترین یا برجسته ترین عارضه موجود در نقشه خصوصا شهرها و آبادیهای آن است. عنوان نقشه اغلب در قسمت شمالی نقشه ، در وسط یا سمت راست نوشته می شود و به منظور تسهیل در پیدا نمودن نقشه مورد نظر ، اسم نقشه در پایین نقشه به اندازاه کوچکتر تکرار می گردد.

    شماره سری و شماره تجدید چاپ

    چنانچه نقشه پوششی باشد، باید حتما شماره سری داشته باشد. نحوه انتخاب اعداد و حروف مربوط به سری نقشه متفاوت است و در رابطه با مقیاس ، تعداد نقشه و موقعیت محل تعیین می شود. معمولا موسسات بزرگ دستورالعمل هایی در این زمینه دارند. مثلا نقشه های 1:250000 پوششی ایران دارای شماره سری K551 می باشد.

    غالبا تجدید چاپ را با رقم مشخص می نمایند، مثلا چاپ اول یا دوم و ... . تجدید چاپ به آن معنی نیست که محتوای نقشه و احیانا نوع نقشه تغییر یافته است، بلکه منظور از آن فقط چاپ دوباره آن است.

    شماره برگه یا شماره نقشه

    شماره نقشه که در گوشه سمت راست حاشیه بالاتر نقشه نوشته می شود با توجه به دستورالعملها و آیین نامه های خاصی که معمولا هر کشور و یا هر موسسه متناسب با امکانات برای خود تدوین می نماید انتخاب می گردد.

    مقیاس

    در بیشتر نقشه ها مقیاس عددی و مقیاس ترسیمی با هم درج می گردد. محل و موقعیت مقیاس ترسیمی یا خطی معمولا در وسط حاشیه پایین نقشه و محل مقیاس عمودی در قسمت شمالی نقشه و در سمت چپ آن است.

    لژاند یا راهنمای علائم قراردادی نقشه

    یک نقشه ممکن شامل عوارض و اطلاعات گوناگونی باشد که هر کدام به وسیله علامتی نشان داده می شود. برای شناختن و درک کردن اینگونه علائم لازم است بیننده به لژاند مراجعه نموده و  آن علامت خاص را شناسایی نماید. در نقشه های پوششی عموما لژاند برای کلیه برگ ها یکسان است و غالبا در سمت راست حاشیه نقشه جای میگیرد.

    راهنمای اتصال نقشه ها (اندکس)

    در صورتیکه نقشه قسمتی یا بخشی از یک منطقه وسیع باشد (بطوریکه امکان نمایش آن در یک برگ میسر نگردد)، جدولی بنام راهنمای اتصال نقشه ها که معرف طرز کنار هم قرار گرفتن آنهاست ، در حاشیه هر نقشه چاپ می گردد.

    نمودار شمال ها

    اطلاعات مربوط به شمال ها ی حقیقی ، شبکه و مغناطیسی، معمولا در حاشیه نقشه های توپوگرافی آورده می شود. این اطلاعات شامل تقارب و انحراف شمالها نسبت به هم و میزان تغییرات سالیانه آنهاست.

    توضیح مربوط به مبنای ارتفاعات

    معمولا توضیح در خصوص اینکه ارتفاعات روی نقشه نسبت به چه مبنایی سنجیده شده اند در پایین نقشه و در وسط آن ذکر شده است که نقشه های پوششی معمولا مبنای ارتفاعاتشان سطح متوسط آبهای آزاد می باشد.

    توضیح مربوط به مبنای مسطحات

    توضیح مربوط به معنای مسطحات نقشه که در واقع موقعیت مسطحاتی (یعنی طول و عرض ) نقشه نسبت به آن سنجیده شده است در وسط حاشیه پایین نقشه نوشته می شود.

    توضیح درباره ی سیستم تصویر

    نوع سیستم تصویر توسط تهیه کننده در زمان تهیه نقشه و برای تصویر نمودن فواصل مستوی روی سطح دوبعدی استفاده شده است و باید در زیر نقشه ذکر شود به طور مثال نقشه های توپوگرافی پوششی 1/25000 سراسری کشور دارای سیستم تصویر UTM می باشد.

    فاصله منحنی های میزان

    این توضیح در وسط حاشیه پایین نقشه ذکر شده و هدف از آن آگاهی از فاصله میان دو منحنی میزان متوالی است.

    توضیحات مربوط به مرزها

    بدلیل مشکلات سیاسی و نظامی که ممکن است بین کشورهای همسایه در مورد مرزها ایجاد شود، برای رفع هرگونه مسئولیت از موسسه تهیه کننده نقشه، توضیحاتی در مورد سندیت نداشتن خطوط مرزی در حاشیه نقشه آورده می شود.

    نام موسسه تولید و چاپ نقشه

    معمولا نقشه ای قابل اعتماد است که بوسیله یک سازمان یا موسسه رسمی مطمئن انتشار یابد. به همین جهت نام سازمان تهیه کننده و اسم چاپخانه از جمله اطلاعاتی است که باید در حاشیه نقشه ذکر گردد.

    نحوه تهیه نقشه

    روش تهیه نقشه که ممکن است از طریق نقشه برداری زمینی، فتوگرافی و یا از منابع دیگر بصورت نقشه بوجود آمده باشد در حاشیه نقشه باید نوشته شود.

    سایر اطلاعات و توضیحات

    بجز موارد فوق، اطلاعات و توضیحاتی نظیر ممنوعیت حق طبع و تقلید، بهره برداری از نظرات استفاده کننده گان و مواردی از این دست نیز ممکن است با اطلاعات و ماهیت نقشه در حاشیه آن ذکر شود.

  •  

    تعیین شیب

    میزان سربالایی و سرازیری سطح زمین را شیب زمین می گویند. بدست آوردن شیب از جمله مسائلی است که یک کوهنورد جهت برنامه ریزیها و تدارکات پیش از برنامه به آن نیاز دارد و باید بتواند آنرا برای بخشهای مختلف مسیر خود مشخص نماید.

    بطور کلی شیب هر امتداد عبارت است از نسبت فاصله قائم ( با اختلاف ارتفاع) دو نقطه به فاصله افقی میان همان دو نقطه . وضعیت شیب هر امتداد را به دو صورت شیب درصد و با شیب بر حسب درجه بیان می کنند که شیب درصد متداول ترین روش بیان وضعیت شیب است.

    شیب در صد

    تعداد واحدهای فاصله قائم یا اختلاف ارتفاع به ازاء هر صد واحد از مسافت افقی.

    100 ×(مسافت تبدیل شده به مقیاس /اختلاف ارتفاع)=درصد شیب

    به طور مثال: اگر ارتفاع منحنی های مربوط به نقاط M و N به ترتیب 100 و 700 متر باشد و فاصله بین این نقاط 3 سانتیمتر باشد، در مقیاس 1:100000 مقدار درصد شیب چنین خواهد شد

    درصد شیب خط = X

    X =( 700 – 100 ÷ 3000 ) × 100 = %20

  •  

    تعیین ارتفاع دقیق یک نقطه به کمک منحنی های میزان

    اگر نقطه مطلوب روی منحنی میزان واقع شده باشد رقم ارتفاعی منحنی مزبور مستقیما نمایشگر بلندی نقطه مورد نظر است. اما اگر نقطه مورد نظر میان دو منحنی میزان متوالی واقع شده باشد به روش زیر عمل می کنیم :

    تصور نمایید نقطه P بین دو منحنی میزان با ارتفاع معین قرار دارد، برای تعیین ارتفاع دقیق این نقطه، ابتدا خطی رسم می کنیم که از نقطه P بگذرد و تقریبا بر دو منحنی میزان عمود باشد. اکنون فاصله نقطه P از منحنی کم ارتفاع تر و همچنین طول خود خط را اندازه می گیریم. از طرفی اختلاف ارتفاع دو منحنی میزان را بدست می آوریم. اکنون با بستن تناسبی ساده بین فاصله دو منحنی و اختلاف ارتفاعشان، و از طرفی فاصله نقطه P از منحنی کم ارتفاع تر ، می توان اختلاف ارتفاع نقطه P را از منحنی کم ارتفاع تر بدست آورد.

    بطور مثال، اگر منحنی میزان A دارای ارتفاع 3000 متر و منحنی میزان B دارای ارتفاع 3100 متر باشد، و فاصله دو منحنی میزان روی نقشه 500 میلیمتر و فاصله نقطه P از منحنی میزان A روی نقشه ، 400 میلیمتر باشد از رابطه زیر می توان نقطه P  را بدست آورد:

    تعیین ارتفاع دقیق یک نقطه به کمک منحنی های میزان

  •  

    مقیاس

    مقیاس نقشه را می توان نسبت یک طول معین روی نقشه، به اندازه همان طول در روی زمین تعریف کرد. طرق مختلف نشان دادن مقیاس به یکی از شکلهای زیر است:

    مقیاس عددی و کسری

    مقیاس عددی و کسری نوع ساده نمایش مقیاس است که معمولا به دو صورت 1:25000 یا 1/25000 بیان می شود. در مقیاس کسری عموما صورت کسر واحد (یک) و مخرج عددی است که ابعاد طبیعی زمین به آن اندازه بر روی نقشه کوچک شده است. این مقیاس بدین معنی است که 1 سانتی متر روی نقشه برابر با 25000 سانتی متر (250 متر) بر روی زمین است. لازم به تذکر است که صورت و مخرج این کسر باید از یک واحد مثلا میلی متر یا سانتی متر باشد.

    بدیهی است که هر قدر مخرج کسر کمتر باشد مقیاس نقشه بزرگتر خواهد بود و برعکس. بنابراین مقیاس 1/25000 بزرگتر از 1/50000 است.

    مثال: نقشه ای به مقیاس 1/50000 در اختیار داریم، مسافت میان نقطه A (قله) و نقطه B (پناهگاه) در روی نقشه 3 سانتی متر است. فاصله میان همین دو نقطه در طبیعت چقدر است؟

    حل: چون هر سانتی متر روی نقشه برابر پنجاه هزار سانتی متر در طبیعت است، پس:

    3*50000 = 150000 سانتی متر یا 1500 متر یا 1/5 کیلومتر

    مقیاس ترسیمی یا خطی

    این مقیاس در واقع نوعی خط کش است که در حاشیه نقشه چاپ شده است و طوری تقسیم بندی گردیده که تقسیم های واقع در سمت راست عدد صفر آن معرف مسافتهایی است که در کناران نوشته شده و به این قسمت قسمت اصلی می گویند و تقسیم بندیهای واقع درسمت چپ عدد صفر که قطعات و واحدهای کوچکتری نسبت به قسمت اصلی تقسیم شده است، پاشنه مقیاس می گویند.

    از ویژگیهای مقیاس ترسیمی این است که باتغییر ابعاد کاغذ نقشه، مقیاس ترسیمی نیز متناسب ابعاد نقشه تغییر می یابد و نسبت مقیاس حفظ خواهد شد.

    مقیاس ترسیمی یا خطی

    مقیاس لفظی یا بیانی

    در این نوع مقیاس نسبت یک طول روی نقشه به طولی معادل در روی زمین با جمله ای بیان می شود، مثل یک سانتی متر روی نقشه برابر 500 متر در طبیعت است.

    مقیاس مساحتی

    نسبت مساحت یک منطقه در روی نقشه به نسبت مساحت همان منطقه در روی زمین، بوسیله مقیاس مساحتی تعیین می شود و معمولا به صورت 1:1000002 یا به صورت 1 به مربع 100000 نوشته می شود.

  •  

    طبقه بندی نقشه بر مبنای محتوا

    نقشه های عمومی

    به آن دسته از نقشه ها اطلاق می شود که تمام عوارض نقشه از اهمیت واقعی خود برخوردارندو هیچ عارضه ای مورد تاکید خاص قرار نگرفته است.

    انواع نقشه های عمومی عبارتند از :

    نقشه های توپوگرافی یا نقشه های پوششی

    نقشه هایی هستند که کلیه اطلاعات طبیعی و انسانی سطح زمین را در بر دارند. این نوع نقشه ها که وضع طبیعی، پستی و بلندیهای خشکی و مناطق پوشیده از آب را نشان می دهند به عنوان نقشه های مبنا در بسیاری از کارها و برنامه ریزی ها مورد استفاده قرار می گیرند. این نوع نقشه ها کاملترین و کارآمدترین نقشه ها برای انجام یک فعالیت کوهنوردی است که مشخص نمودن مسیر فعالیت بر روی آن و در نهایت پیدا کردن همان مسیر در طبیعت به راحتی امکان پذیر است.

    نقشه های مسطحاتی

    نظیر نقشه های توپوگرافی هستند و لیکن اطلاعات ارتفاعی را در بر ندارند.

    نقشه قاره ها و کشورها

    که به طور عمومی مناطق وسیعی از سطح زمین را با عوارض موجود در آن نمایش می دهند.

    نقشه های موضوعی

    در این نوع نقشه ها بر روی بعضی از عوارض بیش از سایر اطلاعات موجود در نقشه تاکید شده و مورد توجه قرار می گیرند.

    نقشه ها با موضاعات ویژه

    از بین این نوع نقشه ها نقشه های زیر بیشترین استفاده را برای کوهنوردان دارد:

    نقشه راهها: که جاده ها را بر حسب کیفیت آنها تقسیم بندی می نمایند و راه آهن و راههای آبی در آنها به وضوح قابل رویت است.

    نقشه پوشش گیاهی: پوشش گیاهی مناطق مختلف و اطلاعات مربوط به آن را نمایش می دهد و از آن نظر که انواع جنگل بر حسب نوع درخت و تراکم در آن مشخص شده است ، می تواند برای کوهنوردان نقش بسیار مهمی در انتخاب مسیرهای صعود در مناطق جنگلی و محلهای اطراق و شب مانی داشته باشد.

    نقشه جهانگردی و توریستی: که برای راهنمایی مسافران و سیاحان تهیه می گردد و حاوی اطلاعاتی از قبیل راه، نقاط دیدنی و تاریخی، هتل ها و رستورانها و تسهیلات شهری و مسافرتی است.

    کره و نقشه برجسته ها

    این نوع نقشه ها از دقت چندانی برخوردار نیستند و برای مقاصد عمومی و آموزشی مورد استفاده قرار می گیرند.

    چارت یا نقشه های ناوبری هوایی و دریایی

    شامل اطلاعات مسیر کشتیها و هواپیماها است و برای ارتباطات دریایی و هوایی بکار می رود.

  •  

    نقشه

    نقشه تصویر قائم عوارض سطح زمین است بر روی صفحه ای افقی که پدیده های سطح زمین به طور یکسان در آن کوچک شده باشد. به عبارت دیگر، نقشه وسیله ای است که عوارض مرئی و نامرئی سطح زمین را با دقت هندسی و ریاضی در یک مقیاس کوچکتر نسبت به سطح زمین نمایش می دهند.

    مقصود از عوارض مرئی پستی و بلندیها، شهرها، جاده ها و نظایر آنهاست و هدف از عوارض نامرئی آن قسمت از اطلاعات است که به طور عینی بر روی زمین نمی توان دید نظیر منحنی میزان و اسامی مناطق.

  •  

    نقشه خوانی و جهت یابی

    اگر نقشه ای در اختیار داشته باشیم مانند اینست که وسعتی از طبیعت را به وضوح و از تمام جهات می بینیم و این زمانی الزامی و کارساز خواهد بود که شرایط جوی محیط پیرامون ما امکان هر گونه تصمیم گیری در خصوص انتخاب صحیح مسیر حرکت را از ما گرفته است. درست همینجا که خود را سردرگم و مردد احساس می کنیم ، نقشه و ابزار بهره گیری از آن نظیر GPS  ، قطب نما ، ارتفاع سنج ، و ... به کمک آمده و بهتر از راهنمای محلی ما را از مرگ نجات می دهد.

    نقشه خوانی از علوم پایه ای ایست که هر کوهنورد باید حداقل اصول آنرا فرا گیرد و شاید در آینده ای نزدیک ، دیگر کوهنوردی بدون نقشه و ابزار مدیریت و بهره گیری از آن غیر معمول و ناممکن باشد.

  •  

    طریقه کار با قطب نما در شب

    برای گرای گرفتن در شب، ابتدا باید خط بلند فسفری (شب نما) که روی شیشه طوقه کار در شب قرار دارد را روی خط مشکی شاخص قرار دهیم تا در امتداد تار موئی قرار گیرد. سپس از داخل شکاف تیغه نشانه روی و شکاف بالای درب قطب نما به هدف مورد نظر نگاه می کنیم (در شب درب قطب نما باید بازتر از 90 درجه باشد که حدود 120 درجه مناسب است). در این حالت با خوابانیدن تیغه نشانه روی بر طوقه کار در شب صفحه لغزنده قفل می شود. بعد طوقه کار در شب را در جهت خلاف عقربه های ساعت آنقدر بچرخانیم تا بر عقربه های مغناطیسی منطبق شود، در ضمن باید تق تق های آن را شمارش کنیم، تعداد تقه های بدست آمده را در عدد 3 ضرب می کنیم (چون هر تقه برابر 3 درجه است) در اینجا گرای آن شیء مورد نظر بدست می آید.

    طریقه گرای بستن به قطب نما در شب و مه و حرکت به سوی هدف

    اما چنانچه نقطه کمکی وجود نداشت یک نفر را جلو می فرستیم تا جایی که در حد دید ما قرار داشته باشد و او را هدایت می کنیم تا به نقطه ای برسد، به آن نقطه می رویم و از آنجا دوباره این عمل را تکرار می کنیم.

    زمانی که با قطب نما کار ندارید آن را در محفظه چرمی یا پارچه ای خود قرار دهید و در معرض ضربه نباشد.
    1. باز کردن درب قطب نما حدود 120 درجه

    2. منطبق کردن خط فسفری بلند که روی شیشه طوقه کار در شب قرار دارد بر روی خط مشکی شاخص

    3. سپس طوری می ایستیم که عقربه مغناطیسی صفحه لغزنده زیر دو خط مشکی و فسفری قرار گیرد (بدین معنی است که خود و قطب نما را نسبت به شمال توجیه می کنیم).

    4. گرای داده شده را در جهت خلاف عقربه های ساعت به قطب نما منتقل می کنیم (چون هر تقه برابر 3 درجه است می توانیم گرای مورد نظر مثلا 45 درجه را بر 3 تقسیم که می شود 15 ؛ یعنی تعداد تقه های ما باید 15 باشد. در این حالت کم کم به دور خود می چرخیم تا عقربه صفحه لغزنده زیر خط شب نما قرار گیرد. سپس با قطب نما نشانه روی می کنیم. از شکاف تیغه و شکاف بالای درب قطب نما به جلو نگاه می کنیم و یک نقطه کمکی را مشخص کرده به طرف آن حرکت می کنیم، این حرکت باید آنقدر تکرار شود تا به هدف برسیم . اما در شب و مه محدوده دید ما کم است پس از یک نقطه کمکی نزدیک استفاده می کنیم و آنقدر این عمل را تکرار می کنیم تا به هدف مورد نظر برسیم.

  • طریقه کار با قطب نما در روز (گرا گرفتن از یک هدف مشخص)

    برای این کار ابتدا درب قطب نما را باز می کنیم و انگشت شصت را داخل حلقه دستگیره می کنیم و انگشتان دیگر را به صورت مشت در می آوریم. صفحه لغزنده قطب نما باید کاملا آزاد شود، چنانچه دقیقا قطب نما را به صورت افقی بگیریم صفحه آزاد می شود. درب قطب نما به صورت قائم (90 درجه) باز باشد و تیغه نشانه روی به صورت 45 درجه قرار گیرد، سپس قطب نما را به چشم نزدیک کرده و یک هدف مشخص را نشانه روی می کنیم. از داخل شکاف تیغه نشانه روی و شکاف درب قطب نما تار موئی داخل شکاف را روی هدف قرار می دهیم. در همین شکل از عدسی تیغه نشانه روی به درجات قطب نما نگاه می کنیم. عددی که در زیر خط مشکی (شاخص) قرار دارد را می خوانیم. هر عددی که بود آن عدد گرای هدف مورد نظر ما می باشد. آن را دقیقا یادداشت می کنیم تا چنانچه به هدف رسیدیم و خواستیم همان مسیر را برگردیم گرای معکوس آن را پیدا می کنیم و به نقطه اولیه می رسیم.

    گرای بستن به قطب نما

    گرای بستن به قطب نما زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که از هدف مشخصی گرای یا گرای های آن را داشته باشیم و بخواهیم طبق آن گرای ها حرکت کنیم.

    رسیدن به مانع و عبور از آن

    در اینجا برای سرعت کار و اطمینان بیشتر کار از یک نفر دوم کمک می گیریم، به آن نفر قدم شمار می گوییم. در جایی که با گرای مشخص در حال حرکت هستیم و به مانعی برخورد می کنیم که قابل عبور نیست مثل دره، پرتگاه، سنگ بزرگ، برکه آب، باتلاق و غیره، باید مانع را دور بزنیم، در اینجا با یک گرای که قابل عبور است حرکت می کنیم تا از عرض مانع بگذریم (در اینجا باید از شخص دومی به عنوان قدم شمار استفاده کنیم). مجدد با گرای اصلی عبور کرده تا از طول مانع عبور کنیم، بعد با گرای عکس داخواه که از مسیر منحرف شده بودیم، حرکت می کنیم (با قدم های مشخص شده). سپس به جای اول خود می رسیم. بعد از آن با قطب نما گرای اولیه را پیدا می کنیم و به طرف آن حرکت می کنیم تا به هدف مورد نظر برسیم.

    رسیدن به مانع و عبور از آن بوسیله قطب نما

    1. باز کردن درب قطب نما به صورت 90 درجه

    2. قرار گرفتن قطب نما در وضعیت کاملا افقی

    3. خود را باشمال توجیه کنیم (بدین معنی که طوری بایستیم که عقربه قطب نما دقیقا در زیر خط مشکی قرار گیرد).

    4. اکنون در جهت حرکت عقربه های ساعت بچرخید تا گرای داده شده در زیر خط سیاه قرار گیرد، در این موقع از شکاف تیغه و شکاف تارموئی نشانه روی می کنیم، تار موئی قطب نما روی هر شیئی که قرار گرفت (مثل پناهگاه، تخته سنگ، درخت، یال، قله و ...) همان شیء را به عنوان نقطه کمکی انتخاب کرده درب قطب نما را ببندید. به سوی آن شیء حرکت کنید اگر هدف بعد از نقطه کمکی قرار داشت از نقطه کمکی دوباره گرا می گیریم و آنقدر ادامه می دهیم تا به هدف برسیم.

 

 

قطب نما

  • ابزاری است که اگر با دقت از آن استفاده شود، می تواند اطلاعات دقیقی را برای ما فراهم کند.
  • جهت شمال (و نتیجتا سایر جهات) را تعیین می کند، ولی در مورد موقعیت ما اطلاعاتی نمی دهد.
  • با تعیین راستای شمال جنوب یک خط مرجع مهم و مطمئن ترسیم می کند.
  • در آغاز پیمایش می توان به کمک قطب نما جهت حرکت به سوی مقصد را تعیین کرد.
  • به کمک قطب نما می توان ضمن دور زدن موانع در مسیر درست اولیه قرار گرفت.
  • امکان حرکت در مسیر مستقیم را فراهم و مانع انحراف جانبی راهپیما می شود.
  • می تواند فرد را به سوی مقصدی که دیده نمی شود هدایت نماید . (در تاریکی، مه، جنگل و ...)
  • توجیه نقشه با دقت نسبتا خوب به کمک قطب نما، امکان پذیر است.

ویژگیهای قطب نمای مناسب

هر کسی بسته به نوع استفاده ای که از قطب نما می کند، باید مناسب ترین نوع آن را انتخاب کند. قطب نماهای مناسب برای عملیات پیمایش، جستجو و نجات قطب نمایی است که؛

  1. حجم و وزن آن حتی الامکان کم باشد .
  2. دقت کافی داشته باشد (در حدود دو الی سه درجه مدرج شده باشد.)
  3. کار کردن با آن ساده باشد.
  4. برخورداری از استحکام کافی و مقاومت نسبت به تغییرات دما و رطوبت
  5. بهترین قطب نما برای کوهپیمایی و کوهنوردی قطب نماهای نظامی است.

جهت یابی توسط قطب نما

قطب نما وسیله ای است شبیه ساعت، دارای یک صفحه گرد می باشد که به 360 درجه و 6400 میلیم تقسیم بندی شده است. قطب نما دارای یک عقربه لغزنده می باشد که چنانچه قطب نما در وضعیت صحیح قرار گیرد رو به شمال قرار می گیرد. قطب نما با یک نقشه خوب در هوای مه آلود و در مسیرهای نامشخص مسیر صحیح را برای ما تعیین می کند، یک درجه اشتباه در قطب نما در هر کیلومتر 168 متر موجب انحراف از مسیر می شود.

قطعات تشکیل دهنده قطب نما

محفظه اصلی قطب نما

یک محفظه ای از جنس آلومینیوم می باشد که تمامی قعات را در خود جای داده است (آلومینیوم به جهت ضد مغناطیس بودن استفاده می شود.)

خط کش قطب نما

در کنار محفظه اصلی یک خط کش با مقیاسی مشخص برای کار با نقشه وجود دارد.

درب قطب نما

یک درب آلومینیومی می باشد که در مرکز آن یک شکاف وجود دارد و در مرکز شکاف یک تار سیمی نازک قرار گرفته است که برای گرا گرفتن و نشانه روی از آن استفاده می شود و همانند مگسک اسلحه می باشد. در زمان استفاده از قطب نما درب آن باید به حالت عمودی باشد.

تیغه نشانه روی

دارای یک شکاف کوچکی در قسمت بالا می باشد و دارای یک عدسی ذره بین در مرکز می باشد که از داخل عدسی می توانیم اعداد روی صفحه قطب نما را بخوانیم. این تیغه توسط یک پیم لغزنده به بدنه قطب نما متصل می باشد و زمانی که تیغه نشانه روی را روی قطب نما بخوابانیم صفحه لغزنده قطب نما قفل می شود. در زمان استفاده از قطب نما تیغه نشانه روی باید به حالت 45 درجه قرار گیرد.

حلقه دستگیره

حلقه ای است که با یک پیم متحرک به بدنه قطب نما متصل است و برای کار با قطب نما باید انگشت شصت داخل آن قرار گیرد.

صفحه لغزنده

یک صفحه لغزنده گرد که در قسمت مرکزی آن چهار جهت اصلی شمال، جنوب، شرق، غرب که شمال آن با فلش مشخص شده است، حک گردیده است. در محیط این صفحه دو نوع تقسیم بندی وجود دارد. یکی از تقسیم بند ی ها به 360 درجه و یکی به 6400 میلیم می باشد.

تقسیم بندی 360 درجه؛ درجه ها پنج درجه پنج درجه تقسیم بندی شده اند و هر 20 درجه دارای عدد می باشد. تقسیم بندی دیگر به 6400 قسمت تقسیم بندی شده است (میلیم)، که هر بیست میلیم به بیست میلیم علامت گذاری شده و هر 200 میلیم دارای عدد می باشد.

صفحه ثابت

یک صفحه شیشه ای ثابت که روی صفحه لغزنده قرار گرفته، که روی آن یک خط مشکی رنگ به نام شاخص وجود دارد که این خط دقیقا در امتداد شکاف تیغه نشانه روی قرار دارد که در زمان گرا گرفتن با قطب نما هر عددی که زیر این خط مشکی قرار داشته باشد، گرای مورد نظر ما می باشد.

طوقه کار در شب

یک صفحه شیشه ای متحرک که بدنه خارجی آن فلزی و دارای دندانه دندانه می باشد. این دندانه ها با یک زائده فلزی که در کنار بدنه اصلی قطب نما قرار دارد در تماس است و زمانی که طوقه کار حرکت دهیم، تق تق صدا می دهد که هر تق برابر 3 درجه است و تعداد دندانه ها در هر قطب نما 120 عدد می باشد. بر روی صفحه شیشه ای دو خط فسفری یکی کوتاه و یکی بلند قرار دارد که با زاویه 45 درجه از هم قرار گرفته اند.

قطعات تشکیل دهنده قطب نما

 

مکانهای تشکیل دهنده یک غار

– دهلیز: دهلیز راهرویی است که باید از آن خمیده یا خزیده عبور کرد.

 

2- دالان: دالان راهرویی است که پهنای آن به اندازه دستهای باز شده یک انسان و بلندی آن در حدی است که می توان به طور ایستاده از آن عبور کرد.

 

3- تالار: تالار به فضاهای وسیع با سقف های بسیار بلند گفته می شود.

 

4- دخمه: دخمه فضایی نسبتاً کوچکی است با ابعاد حداقل دو متر، دخمه فقط یک راه ورودی دارد و از همان راه باید از آن خارج شد

 

5- چاه: چاه مجرایی است که به صورت عمودی گسترش پیدا می کند و عمق آنها معمولاً بیش از سه متر می باشد. راس آن به خارج سطح راه باز کن و یا به یک راهرو یا تالار اما چاه ها همیشه دارای مجراهای خروجی رخنه پذیر نیستند چاهها استوانه ای و یا مخروطی هستند.

 

6 – رودخانه: از به هم پیوستن آبهای فرو رو در اعماق شیارهای غار به وجود می آید که رو به پایین در جریانند.

 

7 – سیفون: فضایی در غار است که سقف آن خیلی کوتاه بوده و غالباً آب تا زیر سقف راهرو وجود دارد و شبیه شتر گلو می باشد.

 

8- مخزن: ایستگاه نهایی آب در پایین دست جایی که سقف و آب به هم می رسند و غالباً با تجهیزات غواصی امکان عبور فراهم می شود.

 

9- تنگه: راهروهایی که توسط فرسایش آب بوجود آمده و طول آنها بیشتر از عرض شان می باشد.

 

ابزارهای غارنوردی

شانت

 

شانت وسیله ای سبک و مقاوم از آلیاژ تیتان ساخته شده که جهت خود حمایت در فرود استفاده می گردد و دارای ضامنی است که به صندلی فرود متصل می گردد و در هنگام سقوط احتمالی سریعاً قفل می گردد. این وسیله در فرودها و برای عبور از گره بسیار موثر است.

petzl shunt

دستگاه فرود

 

دستگاه فرود از جنس و آلیاژهای سبک و مقاوم در برابر اصطکاک و ضربه ساخته می شود و وسیله مطمئن جهت فرود می باشد. این وسیله دارای 2 قرقره ثابت است که توسط صفحه ای فلزی و متحرک از ضرب دیدگی و یا خارج شدن طناب از آن جلوگیری می شود. کاربرد دستگاههای فرود در غارنوردی فنی به صورتهای مختلف دیده می شود . بعضی از آنها برای فرود دارای سیستم ترمز اتوماتیک می باشد (STOP) که به شکل یک دسته کوچک در قسمت پایین آن قرار دارد که به محض سقوط ناگهانی و رها کردن اهرم ترمز به طور خودکار طناب قفل می شود و مانع از حرکت می گردد.

stop and simple

نکته مهم:استفاده از هشت فرود در غار بسیار خطرناک است.

نکته مهم:در صورت استفاده از SIMPLE باید به همراه SHUNT استفاده شود

کارابین

 

 

این وسیله جهت ایجاد اتصالات سریع و مطمئن کاربرد دارد و دارای تنوع بسیار در نوع و جنس می باشد که هر کدام برای مورد خاص استفاده می شد. برای غارنوردی از کارابینهای پیچ دار استفاده می شود . علت استفاده از این نوع کارابین در غارنوردی با توجه به سنگین آن مقاومت این وسیله در برابر اصطکاک زیاد یا لوازم تجهیزات باشد از نظر ساختار فیزیکی به اشکال بیضی، نیم دایره و دلتا ساخته می شوند که نوع موازی بیشتری در میانیها و تراورس ها استفاده می گردد. که در این فروشگاه www.parsa24.com انواع این کارابینها به نمایش و فروش گذاشته شده است .

کارابین نیم دایره (D)کارابین ساده

کارابین گلابی

سینه و صندلی - هارنس Harness

 

مجموعه ای به هم پیوسته از تسمه های نایلونی که توسط قلاب یا دوخت در دو تکه بالا تنه و پایین تنه ساخته می شوند، که جهت حفاظت و انتقال وزن بدن در برابر سقوطهای احتمالی کاربرد دارد و شوک ناشی از سقوط را در تمامی بدن پخش می نماید و می توان صعود و فرود مطمئنی را انجام داد. معمولاً باید از سینه و صندلی دو تکه و جدا از هم استفاده نموده و در فاصله بین آنها کرول نصب گردد.

سینه و صندلی - هارنس Harness  

سینه و صندلی - هارنس Harness  سینه و صندلی - هارنس Harness

ساک غارنوردی یا کیسه حمل بار در غار

 

این ساکها باید کم حجم بوده و قطرشان باید طوری باشد که بتوان به راحتی از یک حفره 60 سانتی متری عبور داده شوند جنس پارچه آنها مقاوم و سبک بوده و می توان جهت کار در غارهای آبی از ساکهای ضد آب استفاده کرد حداکثر ارتفاع و قطر این ساکها نباید بیش از 80 و 40 سانتی متر باشد بهتر است از نظر فیزیکی به شکل یک استوانه ساخته شود.

ساک غارنوردی یا کیسه حمل بار در غار - petzlساک غارنوردی یا کیسه حمل بار در غار - petzl

ساک غارنوردی یا کیسه حمل بار در غار-petzl

لباس و انواع آن در غار

 

 

شکل جغرافیایی و شرایط آب و هوای درون غار و نوع پوشش غار نورد را تعیین می کند و مهمترین عاملی که در زمان اجرایی برنامه غارنوردی را می آزارد آبهای روان و جاری از تونل های افقی که گاهاً باید سینه خیز از آن عبور کرد و ریزش همیشگی آب در اکثر چاههای عمومی غار است بدین ترتیب با تدبیری خاص حتی المقدور باید از خیس شدن بیشتر جلوگیری کرد تا با روحیه ای بهتر موفقیت اجرای برنامه را بالا ببریم.

 

لباس و انواع آن در غار-لباس غارنوردی لباس و انواع آن در غار-لباس غارنوردی 

 

لباس غارنوردی به طور کلی باید مستحکم و ضخیم و راحت باشد. از نظر ساختار باید یک تکه باشد تا در هنگام عبور و خزش در معابر تنگ بتوان به راحتی عبور کرد و نوع زیپی بر نوع تکمه ای ارجعیت دارد. لازم است سر آستینها و دم پاها نیز توسط کش بسته گردد تا از ورود خاک و گل به داخل بدن جلوگیری گردد. برای استحکام قسمتهایی که بیشتر با زمین در تماس اند مانند آرنجها و سر زانوها بهتر است یک تکه پارچه ضد خش بر روی آن وصله گردد.

 

 

 

لباسهای غارنوردی بنا به شرایط کار در غار به سه دسته تقسیم می شوند.

 

1- نخی

2- لباسهای الیاف مصنوعی

3- لباس زیر

1- لباس نخی (غارپیمایی سبک

معمولا از جنس کتان هستند و در غارهای خشک کاربرد دارند ولی زود فرسوده میشوند.

2- لباسهای الیاف مصنوعی

این نوع لباسها برای حرکت در زیر آبشارها و محلهای مرطوب به کار می روند و از نفوذ آب به بدن جلوگیری می کنند. لباسهای نوع تگزانیر مقاومتشان زیاد بوده و برای کارهای ویژه که حتی لباسهای نایلونی نیز پاره می شوند بسیار مفید است لباس رویی از مدل (اورال) می باشد و از مواد مصنوعی PVC ساخته می شوند و در نوعی دیگر از مواد پلی اورتان هستند که هم ضد آب هستند و هم بدن در آن تنفس می کند.

3- لباسهای زیر

لباسهای زیر نباید مانع از فعالیت و حرکت آزاد بدن شود بهتر است از لباسهایی با الیاف نازک پلار استفاده شود که در حالت خیس شدن گرمای بدن را حفظ نماید.

کفش غارنوردی

بهترین حالت برای یک کفش مناسب برای غارنوردی این است که کفش در مرحله اول باید دارای زیره ای محکم و مقاوم باشد تا به راحتی بتوان بر روی جاهای تیز و برنده قدم برداشت و در عین حال باید خاصیت چسبندگی آن مناسب باشد و همچنین چکمه های بلند لاستیکی این امکان را می دهند تا به راحتی در مناطق خیس و گل آلود حرکت کنیم.

دستکش

دستکش غارنوردی باید محکم و در عین حال انعطاف پذیر باشد. مزیت استفاده از دستکشها حفاظت از دستها در برابر رطوبت و خراشیدگی های احتمالی است و در عین حال از آلوده شدن گل و لای جلوگیری می شود.

چراغ روشنایی (حرکت، حیات، دوام و بقاء غارنورد با نور و ذخیره نوری او رابطه مستقیم دارد)

چراغ روشنایی-petzl چراغ روشنایی-petzl

 

چراغهای روشنایی به سه دسته تقسیم می شوند.

الف- چراغهای برقی

این دسته از چراغهای انرژی مصرفی را از پیل های خشک یا باطری ها تامین می کنند . از مزایای آن تمیزی در کار و راحتی در استفاده است و البته دارای معایبی چون حمل کردن مقدار زیادی پیل، باطری، لامپها را می توان نام برد . این چراغها دارای نوری مستقیم می باشند و بیشتر جهت بازدید از شعبه های باریک و طولانی و امور شخصی کاربرد دارند. البته مشکل باطری و تنظیم نور در چراغهای جدید رفع شده است.

 

چراغ روشنایی-هدلامپ-petzl

ب- چراغهای استیلنی

وزن این چراغها در حدود 450 گرم است. یک چراغ 250 گرمی برای غارنوردی مناسبتر است و حدود 4 ساعت می تواند نور مورد نیاز غار را تامین کند. سوخت مصرفی آنها کربور خالص می باشد. که در ایران به نام کاربیت نام برده می شود. نور این چراغها به صورت پراکنده و پخش بود هو در بازدید از تالارها بیشتر کاربرد دارد. از معایب این چراغها دردسر در نحوه کار آنهاست.

 

چراغ روشنایی-هدلامپ-petzl

 

پ- چراغهای مختلط

این دسته از چراغها ترکیبی از چراغهای برقی و استیلنی هستند. چراغ استیلنی به آسانی خاموش می شود و دوباره روشن کردن فوری آن در صورتی که در وضعیت مناسبی قرار نداشته باشیم آسان نیست. بنابراین در نوع چراغهای مختلط به محض خاموش شدن چراغ استیلنی چراغ برقی به طور خودکار روشن می گردد.

چراغ روشنایی-هدلامپ-petzl

 

کلاه کاسکت Helmet ، Brain bucket

وسیله ای مناسب جهت حفاظت سر در برخورد با دیواره ها و یا ریزش سنگ. از مشخصات یک کلاه کاسکت ایده آل سبک و نرم و در عین حال مستحکم باشد. کلاه باید دارای بند مضاعف برای بستن در زیر چانه باشد و ضمناً باید در روی آن سوراخ هایی جهت پوست و سر تعبیه شده باشد. و محلی برای نسب چراغ پیشانی در جلوی کلاه در نظر گرفته باشند.

وسیله ای مناسب جهت حفاظت سر در برخورد با دیواره ها و یا ریزش سنگ. از مشخصات یک کلاه کاسکت ایده آل سبک و نرم و در عین حال مستحکم باشد. کلاه باید دارای بند مضاعف برای بستن در زیر چانه باشد و ضمناً باید در روی آن سوراخ هایی جهت پوست و سر تعبیه شده باشد. و محلی برای نسب چراغ پیشانی در جلوی کلاه در نظر گرفته باشند.

وسیله ای مناسب جهت حفاظت سر در برخورد با دیواره ها و یا ریزش سنگ. از مشخصات یک کلاه کاسکت ایده آل سبک و نرم و در عین حال مستحکم باشد. کلاه باید دارای بند مضاعف برای بستن در زیر چانه باشد و ضمناً باید در روی آن سوراخ هایی جهت پوست و سر تعبیه شده باشد. و محلی برای نسب چراغ پیشانی در جلوی کلاه در نظر گرفته باشند.

شاید یکی از ضروری ترین لوازم برای هر سنگنورد و غارنورد چه در سطح عادی تا یک غارنوردی تمام عیار که همیشه لزوم استفاده از آن احساس می گردد، یک کلاه ایمنی مناسب است که همیشه از مهمترین قسمت بدن که سر انسان است محافظت به عمل آورد. یک کلاه خوب باید ویژگی هایی خاص در رشته غارنوردی را به همراه داشته باشد. سبک و نرم و در حدود وزن 725 گرم.

وسیله ای مناسب جهت حفاظت سر در برخورد با دیواره ها و یا ریزش سنگ. از مشخصات یک کلاه کاسکت ایده آل سبک و نرم و در عین حال مستحکم باشد. کلاه باید دارای بند مضاعف برای بستن در زیر چانه باشد و ضمناً باید در روی آن سوراخ هایی جهت پوست و سر تعبیه شده باشد. و محلی برای نسب چراغ پیشانی در جلوی کلاه در نظر گرفته باشند.

ویژگی ها :

مستحکم و قابل انعطاف

دارای بندهای مضاعف در پشت سر و زیر چانه

دارا بودن منافذ و سوراخ هایی جهت تهویه پوست سر

داشتن گیره محل نصب چراغ چراغ لامپی و چراغ استیلنی

قابلیت ریگلاژ تسمه ها جهت سایزبندی

در تسمه بندی و تویی کلاه رعایت فاصله تا خود کلاه در نظر گرفته شده باشد.

برخورداری از علامت استاندارد CE - UIAA

www.parsa24.com

Piton یا میخ :

میخها جهت برقراری میانی و یا برقراری کارگاه کاربرد فراوانی دارند. البته در غار نوردی به علت کم بودن استهکام سنگها کمتر از میخها استفاده می شود چون معمولا مقاومت میخ بیشتر از خود سنگ بوده و به راحتی سنگ را در فشارهای زیاد فرو می نماید.

این ابزار معمولا یا از فولاد نرم ساخته می شود یا از کروم وفولاد . میخ در انواع و اشکال مختلفی ساخته می شود . میخ ها از لحاظ رنگ به دو دسته تقسیم می شوند

میخ های سفید نرم بوده و از جنس فولاد کم کربن با کروم و انادیم ساخته می شود و در برابر زنگ زدگی مقاوم هستند

میخ های سیاه از جنس فولاد و یا کربن متوسط بوده و دارای منیزیم بوده و به همین علت خاصیت فنری دارند

alt

 

alt

میخ ها را با چکش در شکاف ها می کوبند . برای کوبیدن میخ ، شکاف را طوری انتخاب می کنیم تا از بیرون بزرگتر و عریض تر و از داخل تنگ و باریک باشد.چنانچه دو سوم یک میخ را بتوان با فشار دست وارد شکاف کرد میخ قوی و محکمی خواهید داشت . البته به یاد داشته باشید که بلافاصله آن را با چکش به خوبی به درون شکاف بکوبید . اگر میخ به خوبی در سنگ فرو رفته باشد ، صدای چکش ، صدای زنگ داری خواهد بود . در این حالت با فرو رفتن بیشتر میخ به درون شکاف صدا زیرتر می شود . این صدا را سنگنوردان ایرانی اصطلاحا صدای جانمی نامند . در غیر این صورت صدای خفه ای که به آن صدای مرگ می گویند ، شنیده می شود .
 

alt

اگر میخ تا انتها در سنگ فرو نرفت باید تسمه ای به دور آن انداخت تا از اهرم شدن آن جلوگیری شود . با وجود ابداع لوازم حمایت میانی در سنگنوردی نظیر فرند ، کیل های چند منظوره ، هگزان ها و... هنوز میخ ها کاربرد خود را به عنوان ابزاری مطمئن و قابل اطمینان حفظ کرده اند . یکی از بزرگترین مزیت های میخ نسبت به سایر ابزار امکان تحمل فشار از چند جهت است . این امر به خصوص در کارگاه ها که باید ببتواند فشار را از دو جهت تحمل کنند بسیار مفید است . کیل ها و فرند ها با وجود کارآیی بسیار بالای خود فاقد این خصیصه میخ می باشند

 

alt

در نظر بگیرید برای برپایی کارگاه از دو یا سه کیل و فرند به صورت یک طرفه استفاده کرده اید . هم طناب شما به کارگاه رسیده و به مسیر ادامه می دهد و در میانه راه مشکلی برای او پیش می آید که باید او را بر روی کارگاه فیکس کنید و خود برای نجات او وارد عمل شوید . آیا کارگاه شما این امکان را به شما می دهد؟

alt

مطمئنا خیر ، ولی اگر در کارگاه خود از میخ استفاده کرده بودید این امکان را داشتید . میخ کوبی یک هنر است . همانند سایر مهارت های ابزار گذاری باید به این هنر دست یافت . همان گونه که می توان از ترکیب چند کیل یک حمایت میانی قابل اطمینان به وجود آورد در مسیرهایی که قصد میخ کوبی داریم و شکاف مسیر اندازه ای دارد که میخ های قابل کوبیدن در آن نیست با کمی ابتکار می توان از ترکیب میخ ها با یکدیگر استفاده نمود . فرضا در یک شکاف افقی فراخ می توان از دو میخ ناودانی متوسط و کوچک داخل هم بهره گرفت که میخ کوچکتر داخل میخ بزرگتر جای گرفته . اگر میخ ها تا انتها داخل شکاف فرو نرفتند باید یک تسمه به دور آنها انداخت و کارابین را به تسمه متصل کرد . گاهی می توان از ترکیب یک کیل و یک میخ برای نصب حمایت میانی بهره گرفت . در این حالت کارابین به حلقه کیل متصل می شود

میخها جهت برقراری میانی و یا برقراری کارگاه کاربرد فراوانی دارند. البته در غارنوردی به علت کم بودن استحکام سنگها کمتر از میخها استفاده می شود چون معمولا مقاومت میخ بیشتر از خود سنگ بوده و به راحتی سنگ را در فشارهای زیاد فرو می نماید. میخها از جنس فولاد فنر ساخته می شوند و دارای سوراخ هستند و برای شکلهای مختلف انواع گوناگون وجود دارد

 

www.parsa24.com

یومار  - BASIC _ کرول

 

alt

یومار
 

یومار وسیله ای است جهت صعود سریع و مطمئن از طناب ثابت که این وسیله نیز به نوبه خود در جاهای مختلف کاربرد دارد. مثل عملیات حمل مجروح، ولی به طور کلی در عملیات صعود مورد استفاده قرار می گیرد، نحوه صعود با یومار نیز به صورت پله پله می باشد، یومار دارای دستگیره ای می باشد که به سهولت می توان آن را روی طناب جابه جا کرد. از فکین خاردار یومار باید کمال مراقبت را به عمل آورد تا گل و لای بین آن باقی نماند. یومارها بصورت چپ و راست L و R ساخته می شوند. و وزن آنها معمولاً 200 گرم می باشند.

alt

نکته: خطر

* توجه داشته باشید همیشه طناب کاملا عمود بر شیار دهانه یومار قرار گیرد.

* از شکست طناب در دهانه فک خاردار یومار جلوگیری به عمل آورید.

* از باز کردن و یا دست کاری ضامن یومار جدا پرهیز نمایید.

alt

یومار - Basic

این یومار بدون دسته می باشد و اصطلاحا در کف دست قرار می گیرد. دارای مقاومت طولی 2200 کیلوگرم و به وزن تقریبی 144 گرم می باشد. موارد کاربرد این وسیله بیشتر در عملیات امداد و حمل مجروح ها کاربرد دارد و همینطور در خود حمایت و صعود های انفرادی.

alt

کرول

وسیله ای متشکل از یک فک خاردار که بر روی طناب به صورت یک طرفه حرکت می کند و به گونه ای طراحی شده است که به راحتی بر روی سینه نصب می گردد. این وسیله یکی از تجهیزات تخصصی در رشته غارنوردی به شمار می رود و جزء ابزارهای بالارونده به حساب می آید، البته کاربردهای دیگری دارد از جمله: استفاده در کارگاههای حمل مجروح و تیرول. و از نظر عملکرد مانند یومار می باشد . اما دارای تفاوتهای خاص و ویژه می باشد مثلا طوری طراحی شده که در هنگام قرار گیری بر روی سینه موجب ناراحتی وی نمی شود.

alt

قرقره ها

 

 

از قرقره ها در عملیات حمل مجروح و تیرول و جهت افزایش قدرت بالا کشی استفاده می شود و همچنین برای کم کردن وزن و اصطکاک در هنگام بالا کشی ها وسیله ای کارآمد و مفید است و در اندازه های مختلف طبیعتاً مقدار فشاری که به این وسیله وارد می شود نیز باید متناسب با نوع کار در نظر گرفته شود و به طور کلی برای تغییر جهت های 90 تا 180 درجه ای طناب کاربرد دارند و هر چه قطر قرقره آنها بیشتر باشد اصطکاک کمتر می شود و نوع بلبرینگی آنها کمترین اصطکاک را دارد.

fixeقرقره

petzl tandem

آموزش غارنوردی

این آموزش ها بر اساس دروس آموزشی بخش غارنوردی فدراسیون کوهنوردی و تحت نظارت و تایید فدراسیون در این صفحه برای علاقمندان ارائه می گردد. هدف از این دروس، آموزش غارنوردی به علاقمندان این رشته و فراهم ساختن بستری برای یادگیری غارنوردی علمی، حرفه ای و ایمن و امکان کسب مدارک غارنوردی تا حد تخصصی تحت نظارت فدراسیون کوهنوردی بعنوان مرجع رسمی آموزش با اصول استاندارد و مبتنی بر روشهای بین المللی می باشد.

طریقه کار کردن با نردبانهای طنابی یا کابلی

 

 

برای بالا آمدن از چاه یا تالارها دو روش معمول است:

 

 

 

 

1- در حالت تعلیق در هوا

 

 

2- در حالت تماس با دیواره ها

 

 

 

 

1- در حالت معلق در هوا :

 

 

باید از همان ابتدا برای صعود یک دست و یک پای خود را به سمت جلو نردبان و دست و پای دیگر را در پشت نردبان قرار داد در این حالت بدن از دو طرف به طور مساوی به نردبان وارد می شود و حالت قائم به نردبان می دهد ولی اگر از دو دست و دو پا در یک طرف استفاده شود حتی نمی توان مقدار کمی هم بالا رفت. در تمام مرحله صعود باید این حالت رعایت شود برای راحتی صعود کننده در صورت امکان نفرات پایین می توانند با کشیدن نردبان صعود را برای نفر پیشگام آسان نمایند. صعود باید به آرامی و با دقت انجام شود و از تلاشهای عجولانه و تند خودداری شود برای راحتی بیشتر باید سعی کرد برای بالا رفتن از پله ها بجای دستها از قدرت پاها استفاده شود.

 

 

 

 

2- در حالت تماس با دیوارها :

 

 

باید دو دست و پاها در یک طرف نردبان باشد و فقط این نکته رعایت شود که پاها باید رد قسمت جلو پاشنه کفش در جایی که گودی پا قرار دارد روی پله باشد تا با این عمل پله از دیوار جدا شود تا دستها بتوانند آن را بگیرند ولی در این حالت باید بسیار مواظب دستها بود تا در زیر سنگینی بدن بین پله ها و دیوار به دام نیفتاده و آسیب نبینند.

 

اگر طرز صحیح قرار گرفتن پا در روی پله به قدت و آرامی رعایت شود احتمال این خطر بسیار کم خواهد بود ولی اگر نوک کفش در روی پله ها قرار گیرد در ضمن بالا رفتن هم امکان لغزیدن پاها و هم آسیب دیدن دستها بین پله و دیوار وجود خواهد داشت.

 

اگر زمانی در یک محل هر دو حالت مذکور وجود داشته باشند باید بلافاصله بدن را با هر یک از دو حالت سازگار در مواقع صعود از یک چاه کلاهکی در زمان رسیدن به لبه کلاهک باید آهسته و بادقت عمل کرد و بسیار مواظب انگشتان بود و سعی کرد از لبه پله ها استفاده شود زیرا بارها دیده شده است که در این لحظات دستهای غار نورد زیر پله مانده و آسیب دیده است.

 

در صورت نبودن کسی در بالای چاه جهت حمایت لازم همیشه نفر اول صعودکننده می تواند از یومار و طناب آویزان فرود در حین بالا رفتن از نردبان خود را حمایت کرده و با رسیدن به بالای چاه خود را آماده حمایت نفر بعدی نماید.

فرود در غار

 

 

ابزار Simple :

 

 

پر استفاده ترین ابزار فرود در غار می باشد . این وسیله فرود دارای فرق اساسی با ابزار Stop است، بجای یادامکهای ثابت در Stop در این وسیله از قرقره های گردان و متحرک استفاده شده که در سرعت فرود نقش به سزایی دارد. در این ابزار هیچ گونه قفل اتوماتیکی وجود ندارد که این خود باعث می شود در صورت استفاده از این وسیله نهایت دقت را در فرودها به کار بریم ، البته همیشه یک Backup توسط شانت جهت خود حمایت بر روی سیستم فرود سوار می نماییم. در فرود های غارنوردی همیشه شانت را در بالای ابزار فرود به طناب وصل می کنیم. شانت به واسطه یکی از دم گاوی ها (معمولا دم گاوی بلند تر) به هارنس غارنورد متصل می شود.

 

جهت انداختن طناب در این ابزار و انجام فرود به روش زیر عمل می نماییم :

 

1) نخست خود حمایت شانت به طناب متصل می گردد.

 

2) پلاک متحرک ابزار را با چرخش در جهت عقربه های ساعت باز می کنیم.

 

3) طناب را با توجه به راهنمایی های موجود بر روی ابزار ، به آن متصل می نماییم.

 

4) پلاک رویی را در جهت عکس عقربه های ساعت می چرخانیم تا اینکه زبان متحرک زیر پلاک از کارابین عبور کند و قفل گردد.

 

5) استیل فرود را گرفته و توسط دست راست ادامه خروجی طناب را گرفته و در پایین بدن نگه می داریم و اجازه می دهیم طناب از بین دست ما سر بخورد. با دست دیگر بدنه شانت را گرفته و اقدام به فرود می کنیم.

 

 

 

ایجاد اصطکاک:

 

 

در زمانی که نیاز باشد که با سرعت کمتری فرود برویم لازم است توسط اضافه کردن یک کارابین به کارابین مشترک مایلن صندلی و عبور دادن طناب از آن موجب تغییر جهت پیدا کردن طناب شده و سرعت فرود را کم می نماییم، و با این کار اصطکاک بیشتری در طناب ایجاد می کنیم.

 

 

 

قفل :

 

 

گاهی در زمان فرود لازم است دستهایمان آزاد باشد جهت این کار :

 

 

 

 

1 – ابتدا ادامه طناب فرود را از محل بین سیمپل و طناب بالایی رد می کنیم.

 

2- ادامه طناب را حلقه کرده و از داخل کارابین سیمپل عبور می دهیم.

 

2- سپس حلقه مذکور را به دور بدنه اصلی می اندازیم

 

3- ادامه طناب فرود را می کشیم به نحوی که کاملاً طناب در بین استاپ و طناب بالایی لاخ گردد.

 

 

 

بازبینی :

 

 

1 – به خوردگی قطعات توجه گردد، به خصوص به غلتکها (قرقره ها)

 

2- قطعات را هر چند وقت یکبار آچار کشی و روغن کاری نمایید (روغن چرخ در حد 2 تا 3 قطره)

 

3- قطر طناب جهت فرود و کار mm11-9

 

4- قطعات را از وجود گل و رسوبات در حین و بعد از برنامه کاملاً پاکسازی نمایید.

 

 

 

 

توجه:

 

 

جهت تسهیل در فرود برای جلوگیری از صدمه دیدن و گره خوردن طناب در داخل ساک غارنوردی حلقه نماییم که نخست: انتهای طناب حتماً باید یک گره زده شود. سپس ساک را توسط یک اسلینگ بلند به کارابین ابزار فرود متصل می نماییم، به هر متراژ که فرود رویم طناب مصرفی از ساک خارج می شود.

 

 

 

نکته:

 

 

لازم است در محل سایش و یا برخورد طناب با لبه های سنگ با قرار دادن میانی (Rebelay) از خطر پارگی طناب جلوگیری بعمل می آید

 

 

کارگاه ها

 

تعریف کارگاه:

 

به مطمئن ترین نقطه اتکاء که بیشترین قابلیت تحمل فشار و ضربه را دارد، کارگاه گویند.

در ایجاد یک کارگاه باید به این مورد توجه نمود که کارگاه تا حد امکان در جهت و راستا نیروی وارده قرار گیرد.

فاصله ابزار تشکیل دهنده کارگاه نسبت به هم باید طوری باشد که هر چقدر زاویه مرکز ثقل بلوک کارگاه بالاتر از 90 درجه باشد، حداکثر فشار و نیرو به ابزارهای دو طرف وارد می شود ولی بر عکس هر چقدر زاویه مرکزی بین دو بازوی مقاوم بلوک کارگاه کوچکتر از 60 درجه باشد نیروی وارده به ابزار کمتر می باشد. تا جایی که در یک زاویه 120 معادل 100% فشار به هر یک از بازوهای کارگاه منتقل می شود. و خطر کنده شدن وجود دارد.

و در یک کارگاه با زاویه 30 درجه معادل 50% نیرو به دو طرف بازوها وارد می شود.

 

 

 

انواع کارگاه از لحاظ ساختار :

 

• طبیعی

• مصنوعی

• مرکب

 

کارگاه طبیعی :

 

کارگاهی است که با استفاده از عوارض طبیعی محل فعالیت، بر پا می شود. در این کارگاه بسته به نوع مسیر و جهت صعود، از طناب ها یا تسمه های مختلف استفاده می گردد. در استفاده از کارگاه طبیعی، جهت صعود را در نظر بگیرید زیرا اکثر کارگاه های طبیعی به خصوص آنهایی که با بستن تسمه یا طنابچه به دور منقار سنگی به وجود می آیند، یک طرفه هستند. و به انواع منقار سنگی – بلوک سنگی و حفره سنگی می باشد و باید دقت شود تسمه کارگاه بر روی لبه های تیز سنگ قرار نگیرد.

  

 

کارگاه مصنوعی :

کارگاهی است که با قرار دادن میخ و یا ابزار دیگر در شکاف سنگ ها ایجاد می گردد. این کارگاه ازلحاظ نقطه اتکا دارای دو نوع اساسی است.

 

• کارگاه با دو نقطه اتکاء

• کارگاه با سه نقطه اتکاء

 

 

توجه :

 

 

هر کارگاه مصنوعی حداقل باید دارای دو نقطه اتکاء باشد تا در صورت در رفتن و یا شکستن یکی از نقطه ها کل کارگاه حمایت از بین نرود.

 

کارگاه مرکب (ترکیبی) :

 

کارگاهی است که با استفاده از عوارض طبیعی و ابزار مصنوعی توأمان برقرار می شود.

 

کارگاه ها از نظر حالت استقرار در آن به سه دسته تقسیم می شوند

 

 

1. کارگاه راحت: کارگاه بر روی یک سکو تعبیه شده و حمایت چی می تواند براحتی در آن نشسته یا بایستد.

2. کارگاه نیم راحت: حمایت چی می تواند یک پا یا بخشی از بدن خود را به اطراف کارگاه تکیه بدهد.

3. کارگاه معلق: حمایت چی کاملا در هوا معلق است یا تمام وزن او بر روی کارگاه منتقل شده و جا پایی ندارد.

 

 

نکته :

برای اتصال طناب به کارگاه حتما از کارابین پیچ استفاده نمائید

 

 

کارگاه ها بنا به حالت بکار گیری و نوع تقسیم بر روی نقطه ثقل آن ها نیز به دو دسته دینامیک و استاتیک تقسیم می شوند.

 

در کارگاه های دینامیک با تغییر جهت نیرو، بار وارد شده بر نقاط اتکا به تناسب تقسیم می شود ولی در کارگاه های استاتیک چنانچه جهت نیروی وارد شده به کارگاه تغییر یابد نیروی وارده به نقاط اتکا تقسیم نمی شود.

بعضی مواقع نیز به جهت افزایش ضریب ایمنی طول بازو های کارگاه دینامیک با زدن گره ای محدود می شود.

بازرگانی پارسا   www.parsa24.com